محمّدحسین کریمیپور
١-ترکیه می گوید ٨٩٪آب فرات و ٥٢٪ آب دجله از قلمرويش نشات گرفته و این دو رود و انشعاباتشان هر سال بطور متوسط ٥٣میلیارد متر مکعب (م م م ) آبِ ترك را به عراق و سوریه می برند. این ، معادل ٢٨٪ روان آبهای ترکیه است.
٢-حوضه دو رود در آناتولی جنوبشرقی، شامل ٩ ایالت غالبا کُرد نشین با ١٠٪مساحت و ١٠٪ جمعیت ترکیه است. چهار دهه پیش درآمد سرانه مردم این منطقه توسعه نيافته، کمتر از نصف سرانه کشور بود.
٣-هِنديّه، اولین طرح آبي عراق در ١٩١٤افتتاح شد. ٦٠سال طول کشید تا کِبان- اولین سدِّ ترکی حوضه- در ١٩٧٤افتتاح شود.
٤-تورگوت اوزال در دهه ٨٠ تصمیم گرفت ایالات فقیر و ناراضی آناتولی جنوبشرقی را توسعه دهد. سرمایه اوزال "آب" بود و "عقل" ! طرح توسعهGAP بر محور مهار آب برای کشاورزی و برق ، جان گرفت.
٥- در دهه بعدی، GAP به "پروژه یکپارچه توسعه پایدار اجتماعی-اقتصادی آناتولی جنوب شرقی" ارتقاء یافت. زنجیره های سرمایه گذاری و کسب و کار، تعریف شدند تا توسعه فرصت های صنعتی- صادراتی- حمل و نقل- گردشگری-آموزشی و اجتماعی تضمین شود. افزایش درآمد محلی و رشد انسانی از طریق "توسعه صادرات کشاورزی محور"، هدفِ اصلی شد. حالا پایداری و محیط زیست –لااقل در داخل مرزها ی ترکیه- هم مطرح بود.
٦- ٥برابر کردن تولید و ٣ برابر کردن درآمد سرانه محلی و ایجاد ٢ میلیون شغل، با ٣٢ میلیارد دلار سرمایه گذاری عمومی به ساخت ٢٢ سد، ١٩ نیروگاه برقابی و شبکه های آبیاری ختم مي شد.٧٥٠٠ مگاوات برق ارزان توليد و ١/٨ میلیون هکتار اراضي آبياري مي شد تا توليد انرژی برقابی ومساحت کشت آبی تركيه، دو برابر شود.
٧- جنگ عراق، بحران اقتصادی و تشدید عملیات كردها، اجازه نداد طرح تا ٢٠٠٥ تکمیل شود. تا سال ٢٠١٤، ١٦ سد تکمیل شد. سدِ آتاتورکِ فرات با مخزن ٤٨ م م م در سال ٩٠ بهره برداری شد که نیمی از كل ظرفیت GAP و بزرگتر از مجموع مخازن سدهای ایران بود. اگر سدایلیسو (١٠ م م م ) تا ٢٠١٨تمام شود، عملا مخزن سازی،تمام شده است. ٧٤٪ ظرفیت برقابی و ٢٤٪شبکه های آبیاری نیز به بهره برداری رسید.
٨- سهم GAP در "سبد سرمایه گذاری عمومی ترکیه"، تا ٢٠٠٧ حدود ٧٪ بود که بعدا تا ١٤٪ هم رسید. این نسبت اکنون حدود ١١٪ است. این یعنی "اولوّیت ملی" !
٩-دستاوردهای اولیه طرح ، دلگرم کننده بود. نسبت درآمد منطقه به درآمد ترکیه از ٤٪ به ٥/٥٪ رسید. صادرات منطقه ١٧ برابر و سهمش در سبد صادرات ملی ٣ برابر شد. تا سال ٢٠١٣ معادل ٢٣/٥ میلیارد دلار برق آبی فروخته شد. اتوبانها ٣ برابر شد. ٦ فرودگاه، ١٦ منطقه صنعتی و ٣٥شهرک SME پديد آمد.
١٠- اما هنوز نرخ بیکاری محلی بالاست و مطالبه محلی برای تکمیلGAP ، قوی است. توسعه اقتصادی، مهم ترین سپرِ دولت در مقابل جاذبه PKK و دموکراسیِ کانتوُنیِ کردستان سوریه است. مجاورت با جنگ عراق و سوریه و تلاطمات سیاست داخلی نیز بر حساسیت منطقه افزوده است.
١١-دپارتمان آبِ وزارتِ خارجه ترکیه در دهه ٩٠ می گوید كه ترکیه ٨٩٪ آب فرات را تامین می کند اما فقط ٥٢٪ آب یعنی ١٨ م م م را مي خواهد. سوریها با ١١٪ آورده، ٣٢٪ آب و عراقیها با آورده صفر، ٦٥٪ آب فرات را مي خواهند.
در مورد دجله می گوید ترکیه ٥٢٪ آب دجله را میدهد و فقط برای ٧ م م م آن یعنی ١٤٪ ، برنامه دارد. در حالیکه عراق ٤٨٪ آب را می دهد ولی٩٢٪ آب دجله را مي خواهد!
ترک ها، خود را در مقابل طمع عراق، مظلوم می بینند.
١٢- سدهای موجود ترکها روی فرات بیش از ٩٠ م م م قابلیت ذخیره دارند که ٥ برابر هدفِ سالانه آنهاست. ترک ها توانِ فنیِ قطعِ کُلِّ جریانِ فرات را دارند . با تکمیل ایلیسو، در دجله هم چنين قدرتي خواهند يافت.
١٣- متاسفانه دولت ایران و پرونده ریزگردهایش تا ٢٠١٥ برای ترک ها وجود خارجی نداشت . در مطالعه مفصل ٢٠١٣ سازمان ملل در مورد آبهای مشترک جنوب غرب آسیا که از همه جور مُعارِض نام برده شده، ما غایبیم.
١٤- هيچ قراردادِ تقسیمِ آبی که مزاحمِ اهدافِ ترکیه باشد، وجود ندارد. قواعد بین المللی، در مورد حقِّ تاریخیِ پایین دست، قابل تفسیر و فاقد ضمانت اجرایی اند. از لحاظ سیاسی، فنی و نظامی نیز ترک ها در مقابل عراق و سوریه، دست بالا را دارند .
١٥- بنا بر گزارش بانک جهانی، ظرفیتِ "آبِ شیرینِ مُتکّی به داخلِ" ترکیه ٢٢٧ م م م در سال و برابر تمامِ دیگر کشورهای خاورمیانه است. ترکیه، در حال تحکیمِ قدرتِ آبیِ خود بعنوانِ یک مولفه قدرتِ ملی است. از ابزار آب در روابط با کردستان ، عراق و سوریه استفاده سیاسی و امنیتی بُرده، شاید به طرف های ثالثی مثل اسراییل هم آب بفروشد. اما مساله توسعه جنوبشرق، همچنان در سیاست دولت و ملت ترکیه در قبال دجله و فرات، جایگاه اول را خواهد داشت.